تحولات لبنان و فلسطین

سال دهم هجری، رسول خدا(ص) هنگام بازگشت از مراسم حجة‌الوداع، در مکانی بین مکه و مدینه به نام غدیر خم، حضرت علی(ع) را به عنوان جانشین خود به مردم معرفی فرمودند.

ضرورت تبیین پیام غدیر برای جهان امروز

این رویداد بزرگ، به‌ویژه سخنان پیامبر(ص) درباره اعلان ولایت امیرالمؤمنین(ع) که به حدیث غدیر معروف شده، نه تنها در منابع شیعه بلکه در منابع بسیار معتبر اهل سنت به تواتر آمده است.
غدیر یک رخداد تاریخی صرف نیست؛ مسئله امامت و رهبری جامعه اسلامی و سرفصلی دینی و اعتقادی است که درونمایه‌ همه طاعت‌ها و تعالی‌ها از آن سرچشمه می‌گیرد؛ بنابراین تبیین غدیر برای جامعه بشری ضرورتی واجب و بنیادین است. رهبر معظم انقلاب نیز در سخنرانی‌های خود تبیین واقعه غدیر را یک فریضه دانستند و بر ضرورت انجامش به عنوان یک واجب شرعی و عقلی که پس از رحلت پیامبر(ص) مورد بی‌توجهی قرار گرفت و بصیرت‌افزایی و گفتمان‌سازی لازم در این زمینه تأکیدکردند و تلاش ۲۵۰ساله امامان را نیز در همین راستا تفسیر کرده و فرمودند: «امروز ما و جامعه‌ بشری، همچنان در دوران نیازهای ابتدایی بشری قرار داریم. در دنیا گرسنگی هست، تبعیض هست - کم هم نیست؛ بلکه گسترده است، به یک جا هم تعلق ندارد؛ بلکه همه جا هست- زورگویی هست، ولایت نابحق انسان‌ها بر انسان‌ها هست؛ همان چیزهایی که ۴هزار سال پیش، ۲هزار سال پیش به شکل‌های دیگری وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همین چیزهاست و فقط رنگ‌ها عوض شده است.
«غدیر» شروع آن روندی بود که می‌توانست بشر را از این مرحله خارج کند و به یک مرحله‌ دیگری وارد کند. آن وقت نیازهای لطیف‌تر و برتری و خواهش‌ها و عشق‌های به مراتب بالاتری، چالش اصلی بشر را تشکیل می‌داد. راه پیشرفت بشر که بسته نیست! ممکن است هزارها سال یا میلیون‌ها سال دیگر بشریت عمر کند؛ هر چه عمر کند، پیوسته پیشرفت خواهد داشت. منتها امروز پایه‌های اصلی خراب است؛ این پایه‌ها را پیغمبر اسلام بنیان‌گذاری کرد و برای حفاظت از آن، مسئله‌ وصایت و نیابت را قرار داد؛ اما تخلف شد. اگر تخلف نمی‌شد، چیز دیگری پیش می‌آمد. «غدیر» این است. در طول دوران ۲۵۰ ساله‌ زندگی ائمه(ع) - که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکری ۲۵۰سال است - هر وقت ائمه توانسته‌اند و خودشان را آماده کرده‌اند تا اینکه به همان مسیری که پیغمبر پیش‌بینی کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است دیگر. حالا ماها در این برهه‌ از زمان، به میدان آمده‌ایم و همتی هست به فضل و توفیق الهی و ان‌شاءالله که به بهترین وجهی ادامه پیدا کند».(۲۹/۱۰/۱۳۸۴)
در مقام طرح این مسئله نیز ایشان به وحدت‌آفرین بودن و اتخاذ چنین رویکردی در طرح آن تأکید می‌کنند: «مرحوم آقای مطهری(رضوان‌الله‌علیه) مقاله‌ای به نام «الغدیر و وحدت اسلامی» دارد؛ ایشان در آن، این مسئله را تبیین می‌کند که طرح مسئله‌ غدیر، چطور می‌تواند وسیله‌ای باشد برای نزدیک کردن دل‌های مسلمان‌ها به همدیگر. مرحوم علامه‌ امینی هم عقیده‌ شیعه را در «الغدیر» اثبات کرده است؛ اما کتاب، بیان، لحن، سلیقه و شیوه‌ برخورد او با مسئله، طوری است که همه‌ مسلمین را جذب می‌کند. شما تقریظ‌هایی را که مسلمانان مصر، شام و دیگر نقاط دنیا بر کتاب ایشان نوشته‌اند، ببینید! ما باید توجه داشته باشیم که نوع طرح مسئله، طوری نباشد که به جدایی مسلمان‌ها بینجامد؛ این خیلی مهم است. الان جمعیت انبوهی از مسلمانان دنیا به مکتب و مذهب ما معتقدند و در دنیا هم آبرومندند. هم جمهوری اسلامی در ایران و هم شیعیان در هر نقطه‌ای که هستند، مردم آبرومندی هستند و در عراق، لبنان و جاهای دیگر، مسلمان‌ها به وجود این‌ها افتخار می‌کنند. بنابراین باید مراقب باشیم که مسئله را طوری طرح کنیم که هم‌عقیده‌های خودمان ناراحت نشوند. البته باید عقیده‌ خودمان را بیان و آن را تثبیت کنیم؛ اما اشتباهات و خطاها را هم برطرف کنیم». (۱۴/۰۹/۱۳۸۴)
 همزمان با دهه امامت و ولایت و عید خجسته غدیر در همین زمینه با حجت‌الاسلام والمسلمین رمضان محمدی، عضو هیئت علمی و مدیر گروه تاریخ اسلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه قم به گفت‌وگو نشسته‌ایم. این استاد حوزه و دانشگاه پژوهش‌های زیادی را درباره تاریخ اسلام در کارنامه علمی خود دارد که ازجمله آن‌ها می‌توان به کتاب‌های «تاریخ تشیع»، «تاریخ اسلام (سیره و زندگانی ائمه از امام علی(ع) تا امام صادق(ع)» و «سیر پیدایش و گسترش تشیع» اشاره کرد.

بحث را با بررسی فلسفه و جایگاه غدیر در فرهنگ اسلامی شروع کنیم. چرا در آیات و روایات، ضمن تأکید فراوان به اهمیت واقعه غدیر خم، این رویداد بزرگ، کامل‌کننده دین و تمام‌کننده نعمت‌های الهی برای مسلمین عنوان شده است؟
غدیر یک تلقی خوش‌فکرانه و متفکرانه از امامت و رهبری جامعه است. مسئله جانشینی، حکومت و امامت جامعه اسلامی است. پیامبر(ص) از طرف خدا مأمور شد در محلی بین مکه و مدینه به نام غدیر خم، جانشین و رهبری جامعه پس از خود را به دست آدمی بدهد که مدیر است و جامعه را به سعادت می‌رساند. کسی باید مدیر جامعه باشد که انسان و جامعه را بشناسد و بتواند انسان‌ها را در دو بعد دنیوی و اخروی هدایت کند. یعنی مردم را به‌گونه‌ای رهبری کند که نه تنها امور دنیایی آن‌ها تأمین شود بلکه آن‌ها را از دنیای خاکی و مادی عبور دهد و به معنویت، دین، 
عاقبت به‌خیری و رستگاری برساند. پس غدیر یعنی مدیریت صحیح جامعه، یعنی به فکر انسان‌ها بودن. به طور کلی مسئله جانشینی امری مهم و مسئله‌ای هم اجتماعی و هم دینی است و از نخستین روزهای دعوت رسول اکرم(ص) مثل مسائل دیگری همچون توحید، نبوت و... مورد توجه آن حضرت بوده است. پیامبر(ص) جانشینی را امری از جانب خدا می‌دانستند و تا آخرین لحظات عمر تلاش داشتند با معرفی امام علی(ع) به عنوان جانشین خود، آینده امت اسلامی را بیمه کنند. از این رو در تمام دوران نبوت خود این مسئله را تکرار می‌کردند. برای نمونه در حدیثی فرموده‌اند: علی از من و من از اویم. در حدیثی دیگر آمده است: منزلت علی بن‌ابی‌طالب نسبت به من مانند منزلت هارون نسبت به موسی است. آن حضرت پیوسته به جامعه اسلامی تأکید می‌کردند مراقب باشند مبادا سفهایی از قریش مدیریت امت اسلامی را به دست بگیرند و قبضه کنند. اگر غدیر درست معرفی و تبیین می‌شد امروز در جامعه اسلامی به لحاظ اقتصادی، مدیریتی، فرهنگی، علمی و... مشکلی نداشتیم. در همه حوزه‌های انسانی جلو بودیم و همه چیز به طرز صحیح پیش می‌رفت. در سخنان حضرت زهرا(س) هم داریم که اگر امیرالمؤمنین(ع) پس از پیامبر(ع) امام جامعه می‌شد، نعمت خدا از زمین و آسمان بر شما می‌بارید. 

مرحوم علامه امینی حدیث غدیر را از قول ۱۱۰ تن از صحابی رسول خدا(ص) و ۸۴نفر از تابعین(مستند به منابع اهل تسنن) نقل کرده است. به طور اجمال به حدیث غدیر در منابع مختلف شیعه و اهل سنت اشاره بفرمایید. 
در سال دهم هجری پیامبر(ص) هنگام بازگشت از مراسم حج در محل غدیر خم درباره جانشینی علی(ع) خطبه‌ای را ایراد فرمودند و جمله‌ای از خطبه با عبارت «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» به حدیث غدیر معروف شده است. این حدیث فقط متعلق به شیعه نیست بلکه در منابع مختلف اهل سنت نیز آمده و به قدری متواتر است و پشتوانه دارد که اصلاً نمی‌شود از آن اغماض کرد. یعنی اگر در تمام روایات اسلامی یک حدیث متواتر وجود داشته باشد، حدیث غدیر است. مجموعه کلماتی که پیامبر(ص) در این خطبه درباره علی بن ابیطالب(ع) دارند نشان می‌دهد نگاه رسول خدا به امیرالمؤمنین(ع) از سطح نگاه به یک صحابی فراتر است. حدیث غدیر از مستندات معتبر و بلافصل شیعیان در اثبات حقانیت امام علی(ع) است. این حدیث همان‌طور که عرض کردم در منابع بسیار مهم اهل سنت هم آمده؛ منظورم از منابع، منابع تاریخی، تفسیری، رجالی، ادبی و... است. یعنی این حدیث به هر م��اسبتی در منابع مختلف اهل سنت تکرار شده است. در منابع معتبر روایی اهل تسنن در نیمه اول قرن سوم هجری مُسند طیالسی را داریم. در این کتاب، سلیمان طیالسی از محدثان نامدار اهل سنت، واقعه غدیر را با سلسله سند از خود امیرالمؤمنین(ع) نقل می‌کند و سپس می‌گوید: پیامبر در روز غدیر خم علی(ع) را معمم کرده یعنی عمامه سرش گذاشته است. پس از وی مُسند احمد بن حنبل را داریم که جریان غدیر را به طور مفصل در جلد پنجم صفحه ۱۴۷ نقل کرده و احتجاجاتی که خود امیرالمؤمنین(ع) درباره غدیر دارند را آورده است. در همین کتاب مسند، احمد از ابوالحسن عطیة بن سعد عوفی نقل می‌کند که از زید بن علقم خواست حدیث پیامبر(ص) در شأن امیرالمؤمنین(ع) را که در غدیر خم فرمودند بیان کند. زید اول می‌ترسید و می‌گفت: در عراق افرادی هستند که اگر من حدیث غدیر را بگویم ممکن است برایم مشکل ایجاد کنند. عوفی او را مطمئن می‌کند که مشکلی برایش پیش نمی‌آید. زید برای او نقل می‌کند: هنگام ظهر رسول اکرم(ص) دست علی(ع) را بالا گرفت و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». سپس مردم سخنان پیامبر را تصدیق کردند. این جریان نشان می‌دهد نقل حدیث غدیر در آن زمان محتاطانه بوده یعنی نمی‌توانستند آن را نقل کنند. این حدیث در سنن شش‌گانه اهل سنت مثل سنن ابن ماجه، سنن ترمذی و... همه نقل شده است. در صفحه ۲۷۳ کتاب سنن ابن‌ماجه که از کتاب‌های معروف قرن سوم هجری است آمده: شخصی در مجلس، از امام علی(ع) بد می‌گفت. سعد بن ابی وقاص ناراحت شد و گفت: من از پیامبر(ص) شنیدم من کنت مولاه فهذا علی مولاه. این ماجرا را ترمذی هم در جلد پنجم، صفحه ۲۹۷ نقل می‌کند. احمد بن شعیب نسایی در کتاب معتبر «سنن الکبری نسائی» هم مطالب قبل از غدیر و هم مطالب خود غدیر و احتجاجاتی که علی(ع) درزمینه غدیر داشته را آورده است. بعد از این‌ها، ابی یعلی در کتاب مسند خود، طبرانی در کتاب معجم کبیر و بسیاری از منابع دیگر هم حدیث غدیر را نقل کرده‌اند. این‌ها مربوط به قرون اولیه هجری است. از قرن چهارم به بعد نیز حدیث غدیر را در کتاب‌های گوناگون می‌بینیم، مثلاً ابوعبدالله حاکم نیشابوری در قرن چهارم هجری، در کتاب مستدرک علی الصحیحین علاوه بر جریان غدیر خم، سفر امام علی(ع) به یمن را نقل می‌کند. در قرن ششم هجری ابن ابی‌الحدید به طور مفصل حدیث غدیر و احتجاجات امیرالمؤمنین(ع) در مسجد کوفه و اینکه امام کتمان‌کنندگان حقایق غدیر را نفرین نمودند، آورده است. در قرن‌های بعد نیز این حدیث در کتاب‌های مختلف شیعه و اهل سنت پیوسته و متواتر نقل شده است.

با توجه به تواتر حدیث غدیر در منابع مهم شیعه و اهل سنت، چرا این واقعه بزرگ تاریخی ناشناخته ماند و چنان‌که باید برای جامعه اسلامی تبیین نشد؟
عوامل مختلفی در این مسئله مؤثر بود؛ در فضای غبارآلودی که بعد از پیامبر ایجاد شده بود، قرائت جدیدی از دین ارائه شد و برخی‌ها حقایق غدیر را در چشم مردم تحریف کردند و با اینکه سند حدیث غدیر متواتر است و در آن هیچ شک و شبهه‌ای نیست، در واژه‌های آن دخل و تصرف کردند. از این رو انحرافی در معنای غدیر ایجاد شد و مولا را به معنای دوست تعبیر کردند که هیچ مبنای لغوی، تاریخی و روایی ندارد. از هر جهت به سراغ معنای مولا برویم چه در لغت، چه در کتب روایی، رجالی و... به معنای جانشینی است. از سوی دیگر صحابی رسول خدا در مقابل این انحراف، تبیین لازم را انجام ندادند. صحابه باید هدفی که پیامبر(ص) داشت و ضرورتی که در انتخاب امام علی(ع) بود را برای جامعه بیان می‌کردند و به تعهدی که دربرابر پیامبر(ص) داشتند و در مقاطع مختلف برای آن‌ها ایجاد مسئولیت می‌کرد عمل می‌نمودند ولی کوتاهی کردند. ببینید ما یک قرائت رسول خدا(ص) و اهل بیت ایشان از دین را داریم که کاملاً مطابق با دستورات الهی است. به‌خصوص پس از روی کار آمدن امویان، باب قرائت جدیدی از دین باز شد. اساس تبیین باید همین‌جا اتفاق می‌افتاد. مسلمانان و صحابی پیامبر(ص) وظیفه داشتند در برابر این قرائت جدید از دین می‌ایستادند و افکار و دل‌های مردم را با قرائت پیامبر(ص) از دین آشنا کرده و نمی‌گذاشتند انحرافی پیش بیاید. ولی متعرض نشدند. تبیین نکردند و چیزهایی را که باید بگویند نگفتند. دوری، بداخلاقی و اختلافاتی که پیش آمد، همه نتیجه این عدم تبیین بود. از این رو یک جماعت و افرادی پیدا شدند و دین را تحریف کردند. حکومت‌های اموی هم گاهی پشت سر این‌ها بودند. یعنی بصیرت‌افزایی و گفتمان‌سازی لازم در بدنه جامعه انجام نگرفت. رهبر معظم انقلاب خیلی تأکید دارند به جهاد تبیین. اگر پس از رحلت پیامبر(ص) جهاد تبیین انجام می‌شد، قرائت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) از دین حفظ می‌شد و ما در جامعه اسلامی دچار اختلاف نمی‌شدیم. ما وقتی می‌گوییم پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان از ناحیه خدا و وحی انتخاب می‌شوند به خاطر این است که شناختشان از امور جامعه و دین و مسائل دینی شناختی کامل و معصومانه است یعنی در شناخت دین و جامعه خطاناپذیرند. اما اگر قرائت غیر وحیانی و غیر اهل بیتی از دین به وجود بیاید جامعه دچار چند دستگی و بحران می‌شود. وضع امروز امت اسلامی و قرائت اموی، داعشی، سعودی و... از اسلام مصداق بارز این تشتت، تفرق و فرقه‌گرایی است.

اتفاقاً رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود تبیین حدیث غدیر را یک فریضه دانستند و بر ضرورت انجامش به عنوان یک واجب شرعی و عقلی که پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) انجام نشد تأکید فرمودند. 
افراد بزرگ مثل رهبر معظم انقلاب کاملاً حساب شده و با توجه به شرایط و اقتضائات امت اسلامی حرف می‌زنند. وقتی ایشان می‌گویند جهاد تبیین شود وظیفه ما این است ببینیم تبیین چیست؟ چطور باید تبیین شود و چه کسی باید تبیین کند؟ غدیر یک مسئله عادی نیست. اهمیت غدیر به حدی است که درباره آن آیه نازل شده: «...الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی...». یعنی در این روز دین و نعمت‌ها کامل شده است. همان روزی که کفار ناامید شدند. غدیر آن‌قدر مهم است که خداوند به پیامبرش فرمود: اگر این واقعه را به مردم نرسانی رسالتت را کامل نکرده‌ای یعنی ۲۳ سال رسالتت ناتمام است. بنابراین غدیر یک مسئله دینی است و وقتی رهبر انقلاب می‌فرمایند: تبیین غدیر واجب است یعنی واجب دینی است. غدیر یک رخداد تاریخی صرف، در یک گذرگاه جغرافیایی نیست. بلکه سرفصلی اعتقادی است که درونمایه‌ همه طاعت‌ها و همه رشدها و تعالی‌ها از همین جا سرچشمه می‌گیرد. از این رو تبیین غدیر یک ضرورت بنیادین و اصلی است. ما در کلمات اهل بیت(ع) هم داریم مثلاً امام رضا(ع) می‌فرمایند: به خدا قسم اگر مردم ارزش و عظمت غدیر را می‌شناختند روزی ۱۰ بار ملائکه و فرشتگان خدا با همین مردم مصافحه می‌کردند. یعنی رویدادی بسیار مهم که اثبات مقام امامت و ولایت است و یک مسئله اسلامی نیست؛ یک مسئله بشری و انسانی است. اگر غدیر درست اجرا شود جامعه درست رهبری و مدیریت می‌شود، عدالت و امنیت در جامعه اجرا می‌شود، به کسی ظلم نمی‌شود. بنابراین وظیفه انسانی و شرعی ما این است که غدیر را بشناسیم تا بتوانیم زمینه ظهور آخرین نمونه تمدن الهی را که سرمنشأش غدیر است را برپا کنیم و بشریت را از آشفتگی، فساد و منجلابی که دنیای امروز به آن گرفتارند نجات دهیم. اگر امام زمان(عج‌) هم بیاید بر اساس غدیر عمل می‌کند و خواسته‌های غدیر را برپا می‌دارد. اگر بشر امروز بفهمد غدیر چیست و چه نتایجی به بار خواهد آورد در همه حوزه‌ها غدیر را برپا می‌کند و اگر غدیر برپا شود آخرین نمونه تمدن الهی ان‌شاءالله در جوامع اسلامی و غیر اسلامی برپا می‌شود. 

در شرایط کنونی چطور می‌توان پیام الهی غدیر را برای جهان امروز تبیین کرد؟ 
درباره این مسئله باید نظام‌مند فکر شود. پیغمبر(ص) در زمان خودش برای تبیین غدیر یک خطبه خواند. الان هم راه‌های متفاوتی وجود دارد: رسانه‌هایی مثل صدا و سیما، روزنامه‌ها، شبکه‌های مجازی و... از جمله روش‌های تبیین هستند. اگر معتقدیم غدیر فرمان خدا و پیامبر است نباید در تبیین و شناساندن آن به مردم از چیزی بترسیم چون خدا خودش فرموده: «والله یعصمک من الناس». البته شیوه گفتن هم خیلی مهم است. قرآن می‌گوید: «وقل لهم فی انفسهم قولا بلیغا». باید طوری بگوییم که در جان و دل مردم بنشیند. البته باید اول مطالعه کنیم و خودمان واقعه غدیر را درست بفهمیم و پس از آن به مردم هم خبر بدهیم. امروز باید برای غدیر کنگره‌های جهانی برپا شود و حقیقت غدیر را تبیین کنیم و نگذاریم حقایق با اقدامات دشمنان اسلام تحریف شود.

خبرنگار: زهرا دلپذیر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.